دوشنبه 99 دی 1 , ساعت 3:53 عصر
اندیشه تلفیق در طراحی
برنامه درسی به دلیل ضرورت های اجتناب ناپذیر توجه به این رویکرد، همواره در میان صاحب نظران و دست اندرکاران برنامه ریزی درسی مطرح بوده است. برنامه ریزان درسی در توجه به تلفیق برنامه درسی الگوهای متفاوتی را ارائه کرده اند . هر کدام از این الگوها مبتنی بر عناصر و مولفه هایی به طبقه بندی تلفیق پرداخته اند. اسمیث[1] ( 1935) شرایط یادگیری را عامل مهمی در ایجاد برنامه های درسی تلفیقی می داند. به اعتقاد او موقعیت یادگیری باید حول محور مسائل کاملا مربوط به یادگیرنده بچرخد ، با جنبه های اساسی زندگی سر و کار داشته باشد و مشوق پویایی و رفتار خلاق دانش آموزان باشد. سوزان کوالیک[2] (1986)، با تاکید بر دانش ها و مهارت های یادگیری ، محتوای آموزشی را در چگونگی شکل گیری برنامه درسی تلفیقی مهم دانسته و براین اساس معتقد است الگوهای تلفیق برنامه درسی باید از حداقل تلفیق تا بیشترین سطح تلفیق را در بر داشته باشد. بنابراین به زعم وی ، ابتدا تلفیق حول یک ماده درسی، مانند علوم یا مطالعات اجتماعی انجام می شود سپس حوزه موضوعی دیگر، مانند مهارتهای زبانی به آن اضافه می شود تا تلفیق حول یک موضوع یا مبحث صورت پذیرد. به همین ترتیب، حوزه های موضوعی بیشتری اضافه می شود تا تلفیق کامل عملی گردد که در آن تمام حوزه های موضوعی در یک مبحث یا موضوع اصلی، تلفیق شوند (احمدی، 1380).
هانتر و شریر[3]( 1988) از صاحب نظرانی هستند که درباره برنامه های درسی تلفیقی مطالعات عدیده ای انجام داده و در آثار خود تصریح می کنند که سازمان دهی برنامه های درسی حول محور دیسیپلین ها ، غالبا به دلیل سهولت و سادگی کار موسسات و نهاد های آموزشی انجام می پذیرد و نه فاصله نظر و عمل در نظام ب...
ادامه مطلبما را در سایت فاصله نظر و عمل در نظام ب دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1hghasempour2 بازدید : 156 تاريخ : يکشنبه 25 ارديبهشت 1401 ساعت: 5:02